زن کنار مردش ایستاد دستش زیر دست چپ مرد لغزید و از پشت دست حجیم مرد را در آغوش گرفت در دست راست مرد سیگاری دود می شد چند دقیقه قبل زنگ خانه به صدا در آمده بود و مرد به در خانه آمده بود و زن پشت سرش کنجکاویش گل کرده بود و او هم آمده بود، آن کسی که روبروی مرد ایستاده بود زن زیبا و خوش چهره ای بود ولی از آن دست زن ها بود که دوست نداشت کسی دنبالش باشد دوست داشت که خودش دنبال سرنوشتش برود این ویژگی باعث شده بود در پی این مرد آشنا بیاید در این هنگام نگاه ها گره خورد ...
زن، زن، مرد و دوباره زن...
مرد همچنان خیره به زن خوش چهره دست راستش را بالا برد و پکی به سیگارش زد و دود آن را به سمت روبرو هل داد، زن نفس عمیقی کشید و دود را بلعید حس انزجار پیدا نکرد بلکه عاشق تر از قبل شد...
زنی که دست چپ مرد را در آغوش گرفته بود فکرش بهم ریخته بود همیشه تو این موقع ها قهر می کرد تا مردش هم نازش را بکشد هم دور و بر زن های دیگر نرود اما این بار تفاوت داشت باد سردی به شانه های عریانش خورد بدن زن لحظه ای لرزید ولی جرات نمی کرد به دنبال لباس گرم به خانه برگردد مرد داشت فکر می کرد تا انتخاب کند.زیبایی زن آرام آرام داشت کار خودش را می کرد مرد پک دیگری به سیگارش زد و سیگار را انداخت، تصمیمش را گرفت...
امروز یک اتفاق ساده برای زنی که دست چپ مرد را گرفته بود افتاد:مردش را از دست داد...
محمدی پناه
آذر ۹۰
مرده شور اینجور مردا...
ببخشید که اینقدر رک گفتم!
یه مرد اینو نوشته... مطهره خانم من مردم...!
هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی روزِگار
ببخشید! من که منظورم به شما نبود..منظورم اونجور مردا بود... به هرحال بازم ببخشید اگه ناراحت شدین...
ناراحت نشدم...

ممنونم از حضورتون
قربانت...!
مرسی از اینکه سر زدین
ای بابا چرا خوب دعوام میکنیـــــــــــــــن؟(الان اینجا لب برچیدم )
چون آیکون شکلکهارو ندارم من اینجا مجبور شدم توضیح بدم
من چیزه خاصی نگفتم...
ممنون از حضورتون
بله چیزی نگفتین ولی زیرِنظرم آیکون عصبانی بود فکر کردم کاری کردم(-:
شاید دستم خورده... بندرت عصبانی می شم...
سلام آقای م
سلام کردنت منو کشته... بفرما خانوم کوچولو؟!
این عالیه که دیر عصبانی میشین
مرسی از اینکه بهم سر میزنین
چرا اینجا آیکون شکلکارو نداره ؟یا داره و من نمیبینم؟
خواهش...
نداره... نمی دونم.!.
سلام دوست قدیمی!!!
منویادت میاد؟
میدونی چندوقته بهم سرنزدی؟!!
اگه منویادته یه سری بهم بزن
آخراشم...
مثه همیشه غمگین...
چون شراب عشق دردل کارکرد
چون شراب عشق دردل کارکرد دل ز مستی بیخودی بسیارکرد
شورشی اندرنهاد دل فتاد دل درآن شورش هوای یارکرد
جامعه ی دریوزه برآتش نهاد خرقه ی بیروزه رازنان کرد
هم زفقر خویشتن بیزارشد هم ز زهد خویش استعفارکرد
نیکویی های که دراسلام یافت بر سر جمع مغان ایثارکرد
ازپی یک قطره درد درد دوست روی اندرگوشه ای خمارکرد
چون بیست ازهردوعالم دیده را در میان بیخودی دیدار کرد
هستی خود زیرپای آوردپست وزبلندی دست دراسرار کرد
آنچه یافت از یاری عطار یافت وآنچه کرد ازهمت عطار کرد
منم که نیشابوری...
دل اگر بهر عزیزان نشود گاهی تنگ / نامش هرگز ننهم دل ، که به آن گویم سنگ
شرمنده سرم شلوغه نتونستم بهتون سر بزنم
مرسی بابتِ حضورت دوستِ من
راستی 2 تا 18 تا رو هم رد کردم مگه شناسناممو ندیدی؟d:
سلام
فقط عجله کن.
ok...
چه مرد نامردی!
زیبایی همیشه کار خودش رو میکنه
من به عشق اعتقادی ندارم...!
به دوست داشتن چرا... دارم.
سلام آقای میم
سلام...
مرسی بابتِ بازدید ونظرتون
ولی باور کنین حرفمو
خواهش...
باور نمی کنم!!!
درک فهمیدن رفتن کسی که واقعا دوسش داری خیلی سخت تر از اونیه که فکر میکنی
می دونم...
ولی باید باهاش کنار بیای یا نه که می شه سوهان روحت...
سلام چطوری بمام سربزن مطلب آخرت باحال بودراستی کلا آنتی پسر نصب کردی تو وبتااااااااا
باشه حتما...

تا حالا بهش فکر نکردم!!!
یه داستان تازه باید شروع کنم خیلی تنبل هستم!
سلام
رسیدن بخیر
سالِ نو مبارک
قبلآ هم تبریکِ سالِ نو دادم چرا نیست؟
مرسی... همچنین
من ندیدم!!!
سلام آقای محمدی پناه
حضورتون خیلی خوشحالم کرد
عیدتون مبارک و امیدوارم امسال یکی از بهترین سال های زندگیتون باشه
راستی
بهار شده
به روز نمی شید؟
مرسی منم واستون آرزوی خوشبختی می کنم...

چرا بروز می کنم... تنبلم دیگه... عیبی داره؟!!!
هوس
عشق
احساس
دوست داشتن
سکس
من که هنوز به درک صحیحی از تفاوت اینها نرسیدم
سلام
ممنونم که اومدی به وبلاگم و لینکم کردی
منم لینکت کردم
بازم بهم سربزن هروقت آپ کردی
مخسی
بای